دیوان شیدائی اشعار ف .شیدا

اشعار فرزانه شیدا -Farzaneh Sheida

دیوان شیدائی اشعار ف .شیدا

اشعار فرزانه شیدا -Farzaneh Sheida

دلم گرفت ..._ ف.شیدا_

 

__●__ دلم گرفت __●__


 نمیدانم چرا  ناگه دلم گرفت

ازدیدن 
باریک شدن اندام « آرزو »
 لاغر شدن های روزمره ی«امید »
رنگ پریده شدن...« لبهای لبخند» 
ضعیف شدن  ...نور مردمک ِ  
چشمان «هدف »
آشفتگی موهایِ ِ سردرگم
مانده درباد پریشانی
دستهای افتاده ...در آستین بلندِ:
( نمیدانم ها*) ؟!
در چشمهای سرگردان سوالِ:
(چه کنم ها*)؟!
 نمیدانم چرا ...ناگه  دلم گرفت
ازاینهمه سرگردانی 
در کوچه راههای شهر
رسیدن به «اوج »
وگم شدن های پا ....در کوچه های رسیده
به بن بستِ «شکست»
 نمیدانم چرا
 ناگه  دلم گرفت 
از واژه واژه های گم شده
در بادِ میان فریاد غم
از بیصدا  شدن صدا
در هیاهوی زندگی
از نشستن  و رکود برقبرِ
آنچه ... آرزوئی... بود
دلم گرفت از روزهای سخت
در پشت 
پنجره ی آخرین ترانه ی
 لالائی مادر
که آب شد  دل برفی 
وقتی که سوزش نامردمی
 به آتشش کشید
وقتی که ... خنده « تمسخر » شد
سخن ,«توهین».... 
قصه ...
«فاجعه های روزگار امروز»
« مهربانی » بدنیا نیامده
 از َرحم مادر
 بعد از ُنه ماهه های بسیار 
وگهواره خالی ...« غصه ها» را 
تکان دادنی
 با لرزش دستهای  ... سرگشته ی دل
وخواندن لالائیِ ِ سکوت
در خیره گی ِنگا ه 
مانده بر دیوارِ شگفتی ....
نمیدانم چرا
 ناگه  دلم گرفته است
وقتی که تن آرزو
امیدرا
به سرنوشت نامرادی سپرد
روزهای سخت
"کمرصبر" را شکست
وباران سیل آسا ی اندوه 
کشت های یک عمر
سوختن وساختن را
در سیلآب« شکست» ...غرق کرد
نمیدانم چرا ...
 ناگه دلم گرفت 

که نشستیم
سکوت کردیم خاموش شدیم
ناامید شدیم
بی تفاوت شدیم
وسرانجام در خود مردیم
راستی چرا   ناگه  دلم گرفت؟! 
تومیدانی....؟!   

_●_فرزانه شیدا/ 1388بهمن _●_ 

 fsheida  


 

نظرات 6 + ارسال نظر
مج دوشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 03:57 ق.ظ http://pa2ogh.blogsky.com

مثل فیلم6 میلیمتری
ازجلو چشم گذرا بود
و مانند یادطعم قهوه
امریست که تو بهترازهمه
بر آن واقفی
راستی منهم دلم گرفت
_________________________
به راستی که زیبا بود

امین سه‌شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 05:29 ب.ظ http://kalamejan.persianblog.com

کلامت دلنشین و آرامش خاصی داره .. اینو جدی میگم
خیلی وقت بود که رو نت نبودم .. از خوندن نوشته هات لذت می برم..

امین چهارشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 06:24 ب.ظ http://kalamejan.persianblog.ir/

کلامت دلنشین و آرامش خاصی داره .. اینو جدی میگم
خیلی وقت بود که رو نت نبودم .. از خوندن نوشته هات لذت می برم..

مسلم یکشنبه 8 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 05:54 ب.ظ http://nazaratemardomi.com

تسلیم مطلق بفرمان

حضرت حق سبحان م الله آقا ابراهیم میرزایی

تنها راه نجات آدمیان است

شیدا دوشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 05:42 ب.ظ

بادورودبر شما سرکار خانم شیدای گرامی امیدوارم که همیشه موفق باشی

اقبال شنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 02:39 ب.ظ http://bazamshab.blogfa.com/

مثل همیشه ، زیبا و رویایی

کلامتان ماندگار و در پناه حق

سربلند باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد