دیوان شیدائی اشعار ف .شیدا

اشعار فرزانه شیدا -Farzaneh Sheida

دیوان شیدائی اشعار ف .شیدا

اشعار فرزانه شیدا -Farzaneh Sheida

فصل محبت

http://i12.tinypic.com/2w2k3t1.jpg

چه بیهوده بود....
دگرباره از هیچ به هیچ رسیدم
وپشت دیوارهای بلندَ هزار "نمیدانم"
سرگردان  راه
جز بیراهه نمی بینم
...
دستهای یاری
کوتاه تر ازهمیشه
به دیوارم میکوفت
...
نقش محبتها
خالی از رنگهای راستین دوستی
آلوده ی هزار دورنگیها
تضادها
دروغها
ناامیدم  میکرد
...
تا باز دریابم
که جز در حریم خدا
جز بدامان محبت او
پناهی نیست
ونه حتی نوازشی
به واژه های راستین مهر
سخنی درصداقت , به همدلی!
....
گوئی همه چیز در هیچ
گم میشد
وهیچ درهمه چیز,جایگزین!
...
گوئی
برای همگام بودن
پائی نمانده است
برای همراه بودن ,حتی بسان سایه ای نیز
گامی!

وبرای همدل بودن ...آه...
عجب دلهائی که میطپید
که چون میخواستی
میشنیدی
واما
درسکوت محض
طپشها نیز جز بیهودگی نبود
سخنها نیز!
...
ایستاده  درپشت دیوارها
فریادرا فرو میخور م
بغض را نیز...
فصل محبت ,گذشته است
خزان را دریاب!
...خداحافظ...


هشتم /8 /فروردین 1389/
 فرزانه شیدا
http://i35.tinypic.com/1glsmd.jpg