ساقی و می


ساقی میخانه بخوانیم به جامی ...


در تن هر شعر و غزل باز کلامی ...


ای دل شاعر ،شده ای مست به ساغر...


وای بتو گرکه نماند زتو نامی ...


باز دراین خلوت شبهای می و درد ...


شعر وسرودی بسرایم به زمانی ...


لیک دلم شاد به این حرف و سخن نیست ...


وای که بر مستی دل نیست نظامی ...

فرزانه شیدا/16 نوامبر 2012 /آبانماه 1391