از رهی آمد و پرسید تو را با دل زار؟!
دل تو زار به عشق است نکویش میدار
وینچنین قصه به تاریخ نگردد تکرار
گو به آن باده زن مست که هشیاری من
از سر، مستی یار است و غرور دلدار
گفتی اش جان دلم باز به میخانه برو؟!
تو خودت ساقی مائی به برم جام بیار
او اسیر می و تو مست شب و عرفانی
من اسیر دلم و اینکه نگیری تو غبار
دل من خسته ز هجران و غم یار اینجا
تو بیا ابر کنون بر تن من بیش ببار...
تقدیم به شما سر کار خانم فرزانه شیدا
هم اکنون جاری گردید:
جمعه 26 بهمن1386 ساعت: 21:55
وبلاگ صدای پای نسیم
سراینده شیدا:( آقای علی میر شمس):
وتقدیم به رسم شیدائی: