هراس زندگانی دام عشق است
ز سرمستی وشور جام عشق است
دهد آوراه گی... دلها بسوزد
چو رسوائی وغم همگام عشق است!
مرا هم عاشقی ، بیچاره ام کرد
ز غمها ،عاقبت ، آواره ام کرد
شدم تیشه بدستی همچو فرهاد
ز عشق وعاشقی فریاد... فریاد!!
چه شد آ رامش قلب غمینم؟؟!!
چه سان گردد دل ویرانه ، آباد؟!
دلم مخروبه ای ویران سرا شد
همه اسرار قلبم برملا شد !!!
امیدم رفت وروزم در سیاهی
خدواندا ببین !! عمرم فنا شد !!!
شدم از عاشقی یک قلب ویران
بدرد عاشقی همچون اسیران
اگر عشق جهان اینگونه باشد
خداوندا دل زارم بمیران!!
که تنها شوق انسان مهربانی ست
به جان مانند اکسیر جوانی است
اگر ؛ مهر ومحبت ؛ جان بسوزد
چه امیدی دگر بر زندگانی ست ؟!!
به غم مُردن فقط فرجام عشق است
؛؛هراس زندگانی ؛؛دام عشق است!!!
ز آنروز در هراسم از محبت
که قلبم عاشق ناکام عشق است
آذر ۱۳۶۲پنجشنبه / سروده فرزانه شیدا
سلام. من اتفاقی وبلاگتونو دیدم. شعراتون خیلی قشنگ بود
سلام فرزانه خانم
زیبا بود
سلام
شعر قشنگی گفتی ...
شعر پست قبلیت برای اون کبوتر اسیر قشنگ و جالب بود.
موفق باشی
سلام. امیدوارم شاد و خرم باشید. طبع روانی دارید. منم در وبلاگم شعر جمع می کنم (در واقع کشکوله) خوشحال می شم سری بزنید
(( وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید
وقتی زمین ناز تو را در آسمان ها می کشید
وقتی عطش طعم تو را با اشک هایم می چشید
من عاشق چشمت شدم
نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن
دنیا همان یک لحظه بود
آندم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم
شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینی تر شد و
عالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو
نه آتشین و نه گلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی...))
سلام
دوست گرامی ایام به کامت و پیشواز بهار گورایت .
پیروز و استوار باشید.
هردم گذر عمر دیدم در پس ایام/هردم شکوه دل دیدم ز خالی بودن جام
هر دم فریاد کنم زین دل نا کام /هردم یار بینم در خیال و می در جام
سلام خوبی؟
دفتر عشق بروز شد
منتظر حضور گرمت میباشم
موفق باشی
[گل][گل]