دیوان شیدائی اشعار ف .شیدا

اشعار فرزانه شیدا -Farzaneh Sheida

دیوان شیدائی اشعار ف .شیدا

اشعار فرزانه شیدا -Farzaneh Sheida

بامن بگو ....

 
با من بگو
  
با من بگو  
ای شــب نشــین بــیدار دل
 
اکنون که در کـوچـه های خــالی شــب
 
،، نســیم سرد زمستان،،
 
عــابــری تــنهاســت
 
اینــک که ســتاره ومــاه
 
از مــیان ابرهای دلتنــگی
 
که فــروغــشان را به یغـما بــرده اســت
 
گه بگاه نگاه مــهربان خــویـش
 
برزمـین مـی دوزد
 
از مــیان مه وابر!!!
 
وآبــهای جــاری جــویــبارهای تاریــک
 
 در زیــر یــخ
 
تــرانه ی رفــتن ورســیدن را
 
به تــرنــم نشســته اســت
 
تو در پشــت پنــجره ء اتاق تــنهائــیت
 
چه میکنی؟!
 
آیا دیوا رهای ضــخیم ء خــانه های غـریــب
 
ایســتاده در کــنار هــم
 
میــتواند فاصــله ء تو با دلــها باشــد؟!
 
پــیوند عاطـــفه های زلال
 
آیا....دیوارها را به تســلیم کشــیده اند؟!
 
یا این دلهاست در حصار
 
در حصــاره ء خــود فــرو رفــتن؟!
 
بامن بگو
 
که تنها دســتهای رســیده بر هم
 
قــدرت پیوســتن دارنــد؟!
 
...آه...
 
مگو جــدائی
 
دســتهای تـنها در پشــت دیــوارها
 
گلهای پـــیوند را
 
فــسرده  دیده است!!!
 
که دســت دل
 
دیوارها را نیز به تمسخر خواهد کشـید
 
اگر در کوچه های خیال
 
،،افکار عـاشــقانه،،
 
در کوچه های شــهر
 
غـزلخوان شــبانه ها  گردند
 
و پیوند را ترانه کنند!!
 
،،فاصله ،،
 
سخنی بیش نیست در قلب عاشــقی
 
باید عاشـــق بود
 
که راز هــمدلی ها را
 
در شــبهای تــنهائی
 
دانســته...روح را هــمدم دلــدار دیــد!
 
که حتی عاشقانء جدا ز یکدیگر نــیز
 
در احساس خویش ... همواره باهــمند
 
هــمواره باهــم!!!
 
وروح را در عـــشق
 
جـــدائی از عاشـــق نیســـت
 
 ف.شیدا زمستان۱۳۶۷
  
 

زیبائی

  

¤¤¤ زیبائی زندگی در زییا دیدن است. فرزانه شیدا ¤¤¤

 

 Photobucket

ـــــــــــــ ¤¤¤ زیبا رنگ ِزندگانی ¤¤¤ــــــــــــ
چه زیبا رنگِ سبز ِزندگانی ست

چو پر شور از شراری جاودانی ست

مرا هر دم بَرد در خیل رویا

مرا با زندگی راز نهانی ست

دراین زیباچه ی رویای دهر

تو گوئی چهره از شورِ جوانی ست

نمی بینی چروکی را بصورت

دراین چهری, که درآن صد معانی ست

به زیبا منظر مغرور دنیا

تلاش« زیستن»در هر زمانی ست

مرا در ,لحظه ها, جان میدهد او

«صدای زندگی» چون یار جانی ست

درآن دم کز سر شوقی روانم

پر پرواز قلبم آسمانی ست

مرادم دروصال آرزوهاست

اگرچه راه« رفتن »بی نشانی ست

رَوم اما بدنبال خیالم

چو عمر« آدمی» کُوتاه وُ فانی ست

مُرادم , قلّه ها دراوج پرواز

هدف در اوج پرواز جهانی است
¤¤¤ فرزانه شیدا/اُسلُو /نروژ -1388¤¤¤
 

 

 گاندی می گوید :  

هفت موردی که بدون هفت مورد دیگر خطرناک هستند 

:-ثروت، بدون زحمت 

-لذت، بدون وجدان 

-دانش، بدون شخصیت 

4-تجارت، بدون اخلاق 

-علم، بدون انسانیت 

6-عبادت، بدون ایثار    

7-سیاست، بدون شرافت  

بهانه ای به رنگ تو....

 بهانه ای به رنگ تو...

 

تمام شعرهای من
بهانه ای به رنگ توست
بهانه ای که می شود
نفس کشیدن تو را
میان قلب پاره ام
دوباره حس کنم و باز
ببینمت که با منی 
 
 " نگاه "
زیر باران شسته ام دل را
غبارش رفت و زیبا شد
نگاهش کردم و دیدم
که عشق تو هویدا شد
درون خویش کاویدم
عزیزی چون تو پیدا شد
همان دنیای بی معنا
برایم پر ز معنا شد
نگاه پاک و زیبایت
برایم مثل دریا شد

" همراز "
آنقدر درد و عذاب است مرا
که دگر تاب نمانده که زنم فریادی
بغض پنهان شده در پشت گلو
تو مرا می فهمی
و فقط دلخوشی من این است
که تو همراز و هم آهنگ منی . 
 
شاعرمعاصر : پـوریا فـرهمـند   
 
آدرس سایت ایشان:
http://www.puriya-a.blogfa.com
 
ترجمه ی متن:  
تو همه چیزی  
حتی بیشتر از آنچه که  میخواستم 
 وحتی انتظارش را داشتم  
و بازحتی بیشتر از آن
دوستت دارم!
(مثه بهترین دوستم) . 
تقدیم به تو دوست خوب وشاعر عزیزم : پـوریا فـرهمـند  
ف.شیدا